برخی از ادلهای که مدافعان نظریه خلق و حدوث قرآن ارائه کردهاند، بدین شرح است:
دلایل عقلی:
- کلام از جنس حروف و اصواتی است که نبوده و سپس موجود شده و بعد از مدتی معدوم میشود و در همان بازه زمانی که موجود است شنیده میشود و قبل و بعد از آن درک نمیشود. بنابراین چنین چیزی حتما حادث است؛ چرا که حادث یعنی چیزی که نبوده و سپس بود شده است.
- کلام دارای حروفی است که نسبت به هم تقدم و تأخر دارند؛ مثلا در «الحمد» با پنج حرف روبرو هستیم که برخی از آنها مقدم بر برخی دیگر هستند. همین تقدم و تأخر است که «الحمد» را از «المدح» متمایز میسازد. همین میزان از تقدم و تأخر و ترتیب میان حروف به فاصله زمانی نیاز دارد و در نتیجه، مجموع آن کلام، حادث است نه قدیم.
دلایل نقلی:
- خداوند در چند آیه، قرآن را «ذکر» معرفی کرده و در آیات دیگر «ذکر» را «مُحدَث» خوانده است؛ پس قرآن مخلوق و حادث است نه قدیم و قائم به ذات.
- خداوند در آیاتی، قرآن را «حدیث» خوانده است؛ در نتیجه، قرآن نبوده و سپس به وجود آمده و حادث شده است.
- خداوند در آیاتی از قرآن، از نسخ و تغییر آیات خبر داده است و این با حدوث قرآن سازگار است نه با قدیم بودنش.